به گزارش توانا نیوز، اصول و قواعد حاکم بر ارث، سابقه ای به دیرینه بشریت دارد و هر سیستم حقوقی، با رویکرد خاص خود به آن پرداخته است. آنچه در گذر ایام در کنار اصول و قواعد حقوقی مربوطه مورد چالش قرار گرفته است، اصل ارث بری و نحوه آن در گستره قالب های جدید ماترک متوفی است. این قالب ها به انحا مختلف ظهور میکنندکه در عصر امروز، توسعه فناوری یکی از علل ایجاد قالبهای جدید ماترک است. اموال دیجیتالی، یک نمونه عینی است. نمونه دیگر صفحات مجازی در قالبهای مختلف است که افراد میگشایند و اقسام فعالیتهای تجاری یا غیرتجاری را در آن پی میگیرند، اینکه بعد از فوت مالک صفحه، چنین صفحهای به ارث میرسد یا خیر، و دارای چه شرایط خاصی است، سوال کلیدی این موضوع است.
موارد قابل تقسیم از ماترک انسان، نحوه تقسیم آن، دامنه ارث بران و طبقهبندی تقدم و تاخر آنان در صف ارث بری، از دیرباز مورد بحث و موضوع مقرراتگذاری در هر جامعه انسانی بوده است که با ظهور سیستمهای حقوقی به سبک امروزی، قالب منظمتری یافته است. در این میان، ادیان مختلف در هر دو بخش اصول کلی حاکم بر ارث و فروعات آن، علی رغم برخی اشتراکات، به صورت متفاوت به موضوع نگاه کردهاند. شریعت اسلام نیز که زیربنای حقوق برخی جوامع اسلامی است، به موجب آیاتی از قرآن کریم در سوره مبارکه نساء، چارچوب کلی نحوه ارث بری را مشخص کرده است، بدون اینکه به اقسام ماترک بپردازد؛ موضوعی که مصادیقی از آن محل بحث ازنظر اینجانب است. در حقوق ایران که بایست مبتنی بر شریعت اسلام باشد، در همین اواخر، تحولات قابل توجهی در باب مقررات ارث، بخش زنان، رخ داده است که نشان میدهد همچنان نمیتوان شاهد پایان نزاعها در فروعات مسائل ارث شد.
از نزاعهای نوین با گذر از دوران سنتی (قبل انقلاب صنعتی)، یکی ناظر بر تنوع قابل توجه کمی و کیفی داراییهای افراد است. در حدود دو قرن گذشته، انقلاب صنعتی، نوآور این تنوعات بود و بعد از آن، انقلاب اطلاعاتی زمینه ساز این تحولات شد. نکته این است که ارث بری از اموال سنتی مانند املاک و اموال منقول از ذهب و فضه، انعام، احشام و البسه، که ماهیت فیزیکی دارند، قواعد روشن و تمرین شده خود را داشت. تحولات صنعتی که با ابداعات و اختراعات بود، چالشهای جدی را ایجاد کرد؛ در کنار اینکه قالبهای متنوع با ماهیت فیزیکی اموال را توسعه داد و تنوع بخشید و در برخی زمینهها، با فناوری عجین کرد، چالش حقوقی «کیفیت به ارث رسیدن اموال فکری» را پیش رو نهاد.
همچنین، توسعههای نوین فناورانه در نیم قرن اخیر، اموال با ماهیت غیرمادی را ابداع کرد و موجب چالش در مباحث حقوق اموال و مالکیت شد، چرا که حقوق اموال و مالکیت ارتباط تنگاتنگ با مباحث حقوق ارث دارد. در این راستا، پس از ترسیم مصادیق ماترک و اصول و قواعد کلی حاکم بر ارث بری از آنها، با نظر به اینکه امروزه افراد کثیری دارای صفحات مجازی هستند که در قالب های گوناگون و با فعالیتهای مختلف از کسب و کار و تجارت تا ارتباطات شخصی مورد بهره برداری قرار می گیرد، این سوال که پیشینهای در حدود دو و نیم دهه دارد (از زمان رایج شدن صفحات مجازی در قالب وب سایت در حوالی سال ۱۹۹۵ میلادی)، بدون اینکه سابقه پژوهشی درخوری داشته باشد، چنین مطرح میشود که آیا صفحات مجازی در قالبهای مختلف (وب سایت، پیام رسان، شبکه اجتماعی) به عنوان داراییهای غیرمادی افراد، که در دوران حیاتشان، متعلق به آنان بوده است، پس از فوت صاحبان صفحات به مانند سایر اموال و در ردیف آنها به ارث می رسند یا خیر؟
نظر به اینکه هر صفحه مجازی از نظر تحلیل فنی دارای عناصر متعدد از جمله رمز عبور، محتوی صفحه و نیازمندیهای فنی مانند هاست و نرم افزار است که صفحه به مدد آنها راه اندازی میشود، بررسی امکان ارث بری از چنین صفحات و نیز شیوه به ارث رسیدن آنها، یعنی آنچه که به عنوان صفحه مجازی به ارث میرسد، یک ضرورت است که به عنوان یک سوال مبتلابه در عصر امروز که عموم مردم با آن درگیر هستند، قابل طرح است؛ موضوعی به ظاهر ساده ولی با ابعاد پیچیده و آمیخته با مباحث فنی و درگیر با چند حوزه از حقوق. برای عینی سازی بحث، رویکرد مقررات حاکم بر شبکه اجتماعی پرمخاطب اینستاگرام بررسی می شود که در زمان نصب نرم افزار (اپلیکشین) آن، پیش نهاده میشود.
باتوجهبه ارزش مالی حسابها و اطلاعات موجود در آنها و نیز حاکمیت قاعدة فقهی تسلیط، کاربران این حق را داشته باشند تا در زمان حیات خود، در قالب وصیت، حساب و محتوای آن را جهت اهداف مختلفی برای پس از مرگشان، به اشخاص دیگر انتقال داده و یا مدیریت آنها را به دیگری بسپارند.
بااینحال، بسیاری از شرکتهای ارائه دهنده خدمات حسابهای مجازی با استفاده از خلأ قانونی موجود، به بهانههای مختلف از قبیل نقض حریم خصوصی کاربران و یا غیرقابل انتقال بودن حساب و محتوای آن، در مقابل وصیت کاربران مقاومت نشان میدهند.
آیا اشخاص میتوانند پیش از مرگ خویش، ازطریق وصیت، درباره وضعیت حسابهایی که در فضای مجازی برای ایجاد، دریافت، ارسال، انتقال، ذخیره و یا نمایش اطلاعات استفاده میکرده، تصمیم بگیرند و درباره وضعیت آنها پس از مرگ خویش، تعیین تکلیف کنند؟
بهنظر میرسد باتوجهبه ارزش مالی حسابها و اطلاعات موجود در آنها و نیز حاکمیت قاعدة فقهی تسلیط، کاربران این حق را داشته باشند تا در زمان حیات خود، در قالب وصیت، حساب و محتوای آن را جهت اهداف مختلفی برای پس از مرگشان، به اشخاص دیگر انتقال داده و یا مدیریت آنها را به دیگری بسپارند. بااینحال، بسیاری از شرکتهای ارائه دهنده خدمات حسابهای مجازی با استفاده از خلأ قانونی موجود، به بهانههای مختلف از قبیل نقض حریم خصوصی کاربران و یا غیرقابل انتقال بودن حساب و محتوای آن، در مقابل وصیت کاربران مقاومت نشان میدهند. باتوجهبه خلأ قانونی موجود در نظام حقوقی ایران و بسیاری از کشورهای دیگر در تعیین تکلیف سرنوشت حسابهای مجازی پس از مرگ کاربران و همچنین کاستی ادبیات حقوقی دراینزمینه، در این پژوهش تلاش شده تا امکان و اعتبار وصیت شخص نسبت به حساب مجازی و اطلاعات مندرج در آن موردِمطالعه قرار گیرد. بررسی این مسئله و بهکارگیری قواعدِ حقوقی در تحلیلِ آن ما را به این نتیجه میرساند که کاربران با رعایت شرایط خاصی میتوانند درباره اطلاعات مندرج در حساب خویش وصیت کنند و چنین وصیتی معتبر و نافذ خواهد بود
نویسنده: جابرغزالی وکیل پایه یک دادگستری