پایان اسطوره قلعه تسخیرناپذیر اسرائیل
اسرائیل حملات ایران را دفع کرد، اما سیاست بازدارندگی معروف آن تکهتکه شده و اسطوره قلعه تسخیرناپذیر اسرائیل در هم شکسته است. در همین حال، بیش از ۱۳۰ گروگان در غزه باقی ماندهاند، حماس شکستناپذیر به نظر میرسد و نارضایتیها از نتانیاهو در اسرائیل هم افزایش یافته است. سیمون تیسدال ۲۰ آوریل در گاردین نوشت: اسرائیل و ایران با شکستن آتشبس شکننده خود، جعبه پاندورا را باز کردهاند. بدون حل مناقشه تهران و تلآویو منطقه روی آرامش نخواهد دید. درگیریها بین این دو تا به حال خاموش بوده است، اما حمله به اصفهان نشان داد که چگونه درگیری غزه به تنشهای جهانی دامن میزند
به گزارش توانانیوز، انتقامجویی اسرائیل به طرز شگفتانگیزی محدود بود. ایران نیز اهمیت حملات هوایی روز جمعه به یک پایگاه نظامی در نزدیکی اصفهان و سایر اهداف را به حداقل رساند و تایید نکرد که این حملات از خارج از مرزهایش انجام شده است. همزمان مقامهای اسرائیلی به طرز عجیبی سکوت کردهاند.
وضعیت فوق این برداشت را به ذهن متبادر میکند که گویا تفاهم ضمنی و دوجانبهای صورت گرفته تا در سایه آن این آخرین حلقه از زنجیره تنش کماهمیت جلوه داده شده و تنشزدایی بیسروصدایی صورت بگیرد. ظاهرا هر دو تصمیم گرفتهاند که از درگیری پرسروصداتر جلوگیری کنند. هر کدام مستقیما به طرف دیگری شلیک کرده که باعث آسیب نمادین شده است.
حالا به نظر میرسد که همه چیز میان دو طرف تمام شده است. اگر درست باشد این یک درمان البته موقت است که نشان میدهد فشار شدید ایالات متحده بر اسرائیل برای اعمال خویشتنداری با حمایت بریتانیا و دیگران نتیجه داد. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا پس از دفع موفقیتآمیز حمله هوایی بیسابقه و گسترده ایران به اسرائیل، از نخست وزیر این رژیم خواسته بود که غائله را تمامشده فرض کند
اما به نظر میرسد که در دی.ان.ای نتانیاهو چنین برخورد و رویکردی نهفته نیست و او به طور غریزی به زور متوسل میشود. در حالی که تندروهای اسرائیلی از نتانیاهو خواسته بودند که واکنش جدی نشان دهد، اما شاید بتوان گفت که پاسخ روز جمعه او نشان داد که حرف ایالات متحده اجرایی شده است. البته کمکهای حیاتی ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در آخر هفته گذشته را نمیتوان نادیده گرفت.
احمقانه است اگر فرض کنیم این پایان کار است. خصومت درونی، سیاسی و ایدئولوژیک، هنوز دو دشمن را مقابل هم قرار داده است. هر دو دولت درگیر اختلافات داخلی هستند که به غیرقابل پیشبینی بودن رفتارهای آنها کمک میکند. میتوان گفت که دو طرف جعبه پاندورای رویارویی را باز کردهاند. (کنایه از انجام یا شروع کاری که باعث مشکلات پیشبینینشده زیادی میشود.)
جنگ سایهای که دو طرف سالها به راه انداختهاند، برای همگان در معرض نور روز قرار گرفته است. اکنون ایران میتواند در هر زمان، مستقیم یا غیرمستقیم دوباره به اسرائیل حمله کند. اسرائیل که روز جمعه نشان داد در صورت تمایل میتواند به تاسیسات هستهای ایران ضربه بزند، هم میتواند دفعه بعد اقدامی به مراتب بدتر انجام دهد.
این بنبست اسرائیل و ایران به طور تفکیکناپذیری با مناقشه فلسطین در هم تنیده است و البته به نفع هیچکدام نیست. اکنون غرب بیش از پیش بر سر دوراهی سختی قرار گرفته است. دیوید کامرون، وزیر امور خارجه بریتانیا، عملا رویکردی یکطرفه، اما با دو نمای بیرونی متفاوت را اتخاذ کرده است. او با تاخیر، اما به هرحال برای برقراری آتشبس در غزه تلاش میکند که البته تاکنون ره به جایی نبرده است.
یکی از دلایل این شکست ممکن است عدمتمایل دولت ریشی سوناک از استفاده از اهرم فروش تسلیحات بریتانیا به اسرائیل باشد. دلیل دیگر، امتناع کامرون از محکوم کردن حمله هوایی اول آوریل اسرائیل به مقر دیپلماتیک ایران در دمشق است که منجر به ترور فرماندهان ارشد ایرانی شد.
کارشناسان سازمان ملل میگویند این حمله ناقض قوانین بینالمللی است. کامرون هفته گذشته اعتراف کرد که اگر کنسولگری بریتانیا به طور مشابه مورد حمله قرار گیرد، بریتانیا «پاسخ قاطعانه» نشان خواهد داد. اما او نمیتوانست خود را متقاعد به اعتراف به اشتباه اسرائیل هم در این حمله بکند. این موضع پیشفرض طرفدار اسرائیل، نگرش بسیاری از دولتهای غربی را مشخص میکند.
صداها در مورد خطرات تشدید ناگهانی فراموش شد. ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و دیگران با هواپیماهای جنگی به منظور تکمیل دفاع موشکی پیشرفته، هماهنگ شدند. در حالی که اسرائیل تقریبا بدون صدمات جدی ظاهر شد، مقامات میگویند اوکراین که به اندازه کافی محافظت نمیشود هر هفته با تعداد مشابهی از حملات پهپادی و موشکی مواجه میشود.
وقتی به طور گستردهتری تحولات را از لنز برنده و بازنده ارزیابی میکنیم تشخیص جایی که اوکراین ایستاده، سخت نیست. آنها باز هم با ریاکاری و استاندارد دوگانه غرب روبهرو شدهاند. آنها برای بیش از دو سال خواهان دریافت پوشش هوایی ناتو و دفاع موشکی مکفی در برابر حملات روسیه بودند، اما این اسرائیل بود که بلافاصله از چنین موهبتی برخوردار شد.
به همین ترتیب، فلسطینیهای محاصرهشده با ناامیدی تماشا کردهاند که مجموع اتفاقهای رخ داده همبستگی نسبی جهانی برای کمک به آنها را متزلزل کرده است. آژانسهای امدادی همچنان درباره قحطی قریبالوقوع در غزه هشدار میدهند. حدود ۳۴هزار فلسطینی در ۶ ماه گذشته به دست اسرائیل کشته شدهاند. حمله به تاخیر افتاده اسرائیل به رفح نزدیک است. در غزه و کرانه باختری هیچ برندهای وجود ندارد، فقط بازنده است.
فضای فعلی هیچ برندهای ندارد. با وجود آنکه تهران میگوید عامدانه به منظور صرفا هشدار دادن به اسرائیل حمله موشکی و پهپادی را برنامهریزی کرده، اما نویسنده ادعا میکند که این حمله هم محدودیتهای نظامی ایران را آشکار کرد و هم با وضع تحریم برای ایران گران تمام شد.
اسرائیلیها هم دلیل کمی برای جشن گرفتن دارند. اسرائیل حملات ایران را دفع کرد، اما سیاست بازدارندگی معروف آن تکهتکه شده و اسطوره قلعه تسخیرناپذیر اسرائیل در هم شکسته است. در همین حال، بیش از ۱۳۰ گروگان در غزه باقی ماندهاند، حماس شکستناپذیر به نظر میرسد و نارضایتیها از نتانیاهو در اسرائیل هم افزایش یافته است.
در مورد بایدن، او سرانجام پس از مدیریت نادرست بحران پس از ۷ اکتبر حالا در حال به دست آوردن چیزهایی است، اما تا پایان فاصله زیادی دارد. ایران معمای کلی بایدن در خاورمیانه را پیچیدهتر میکند. بایدن از نظر سیاسی نمیتواند از اسرائیل فاصله بگیرد. اما رهبری نتانیاهو خطرناک و سمی است و میتواند کمپین انتخاباتی بایدن را به هم بزند.
در هفته گذشته خاورمیانه از تنش وسیع و گسترده قسر در رفت. تاکنون، حریق پیشبینیشده در سطح منطقه شعلهور نشده است. از سوی دیگر، در سایر نقاط جهان از سودان جنگزده تا هائیتی، سومالی و میانمار هم بحرانها ادامه دارند. به نظر میرسد که یک استدلال قوی ظهور پیدا کرده که میگوید حل مناقشه اسرائیل و فلسطین کلید حل سایر مسائل در منطقه خاورمیانه است.
این پرونده زمان، انرژی و منابع دیپلماتیک زیادی را جذب میکند؛ نظام بینالملل را مسموم میکند و توازن سیاست غرب را به هم میزند. این وضعیت به نفع بازیگرانی مانند ایران است. در جهان بههمپیوسته امروز، مخالفت کوتهبینانه اکثر اسرائیلیها با یک کشور مستقل فلسطینی به مشکلی برای همه تبدیل شده است./دنیای اقتصاد