دهمین اجلاس بزرگ وزیران مجمع همکاری عربی-چینی از روز سه شنبه تا شنبه (۲۸ مه تا ۱ ژوئن) به میزبانی پکن و با حضور سران کشورهای بحرین، مصر، تونس و امارات متحده عربی و وزرای خارجه ۱۸ کشور عربی برگزار شد. اجلاسی که محور آن عمق بخشی به همکاریها ذیل دو متغیر انرژی و تجارت با نگاه به حوزههای نوظهور و مشارکت در روندهای چندجانبه سیاسی با تاکید بر مقوله صلحسازی در خاورمیانه آشوبناک است.انتظار میرود این مجمع فرصتهای جدیدی برای تعمیق روابط اقتصادی و تجاری بین چین و کشورهای عربی ایجاد کند. به گفته کارشناسان، پتانسیل زیادی در تعمیق روابط در حوزه انرژی، صنایع نوظهور، فناوری و همکاریهای مالی وجود دارد.
به گزارش توانانیوز، روابطی متمرکز بر انرژی و تجارت با موقعیت فزاینده چین در میانجیگری که همسو با موضع رهبران ارشد عرب و طنینانداز در پایتختهای عربی است. این ماهیت در حال تحول روابط چین با جهان عرب، چه معنایی برای خاورمیانه دارد؟ با قویتر شدن روابط چین و اعراب، بسیاری از زمینههای همکاری در فضاهای نوظهور مانند هستهای، هوانوردی، انرژیهای جدید و تجدیدپذیر، هوش مصنوعی و کلان دادهها نیز در حال رشد هستند. صادرات انرژی همچنان بخش مهمی از پویایی چین و عربی است. بر اساس دادههای گزارش شورای آتلانتیک، کشورهای شورای همکاری خلیجفارس در سال ۲۰۲۲ به تنهایی بیش از ۲۱۰ میلیون تن نفت خام به چین صادر کردند که بیش از دو برابر محمولههای سال ۲۰۱۴ بوده است.
هنگامی که چین طرح کمربند و جاده خود را در سال ۲۰۱۳ راهاندازی کرد، این شبکه لجستیکی منجر به افزایش سرمایهگذاری پکن در پروژههای بسیاری از کشورهای عربی شد. در سال ۲۰۲۲، کمتر از یک دهه پس از آغاز پروژه کمربند و جاده، مشاوران گروه وایمن گفتند کل تجارت بین چین و منطقه منا به ۵۰۵ میلیارد دلار رسیده است، افزایش ۷۶ درصدی طی ۱۰ سال.تجارت چین و اعراب در چهار ماه اول ۲۰۲۴ نیز به بالاترین سطح خود رسیده است. چین بزرگترین منبع صادرات خودرو، منسوجات، پوشاک و محصولات مکانیکی و الکتریکی به اتحادیه عرب است. در مقابل اتحادیه عرب نیز بزرگترین منبع واردات محصولات انرژی توسط چین است.
در ۳سال گذشته، سرمایه دولتهای عربی بهویژه عربستان و امارات عمدتا به دو بخش کلیدی در چین سرازیر شده است؛ صنایع پاییندستی مرتبط با انرژیهای سنتی و فناوریهای نوظهور.این دو بخش را میتوان به عنوان موتورهای دوقلو محرک دگرگونی اقتصادی کشورهای عربی دانست.دولتهای عربی دارای سرمایه و تقاضا هستند، در حالی که چین دارای فناوری و قابلیتهای تحقیقاتی است. چین با افزایش تجارت دوجانبه به بزرگترین شریک تجاری کشورهای عربی تبدیل شده است. میزان سرمایهگذاری مستقیم بین چین و کشورهای عربی نیز از ۳۰ میلیارد دلار فراتر رفته است.این روابط تاریخی که زمانی بر بازرگانی و تجارت متمرکز بود، در حال گسترش است و موضوعات سیاسی مبرمی مانند جنگ غزه و فلسطین را در بر گرفته است.
«عدالت نباید برای همیشه غایب باشد.» این جملهای از سخنرانی شی جین پینگ، رئیسجمهور چین است که روز پنجشنبه در نشست مجمع همکاری چینی-عربی ایراد شد، که نه تنها با موضع بسیاری از رهبران ارشد عرب حاضر همسو است، بلکه در میان میلیونها نفر در سراسر خاورمیانه پژواک خواهد داشت.تاکید بر تشکیل کشور مستقل فلسطینی را شاید بتوان تازهترین نمونه از موقعیت فزاینده چین در میانجیگری جهانی و پلسازی دانست. نقش پکن در تسهیل نزدیکی سال گذشته ایران و عربستان سعودی لحظه مهمی برای تأمل بر اهمیت صلحسازی در خاورمیانه بود. طرح صلح ۱۰ مادهای فوریه ۲۰۲۳ برای پایان دادن به جنگ در اوکراین نمونه دیگری از نقش پکن در تلاشهای میانجیگری بینالمللی است.
در فضایی که روایت غالب در پایتختهای عربی بهویژه عربستان و امارات این است که نقش نظامی و امنیتی آمریکا در خاورمیانه در حال فرسایش است، تقویت مشارکتهای نوظهور در چارچوب نظم بینامنطقهگرایی با بازیگرانی چون چین که مسائل حقوق بشری برای آن اولویت بسیار کمرنگی دارد، پکن را به شریک جذاب اقتدارگرایان عرب تبدیل کرده است./دنیای اقتصاد