امروز از دانشجویی که ششماه از تصویب موضوع رسالهاش که درباب توسعه ایران است، میگذرد، پرسیدم: فصل اول پژوهش را پس از مطالعه کتابها و مقالاتی که دادهام، نوشتید: جملهای گفت که خود میتواند به جای پژوهشاش استفاده شود.
به گزارش توانانیوز، زمانی که نگاه کمی و عددمحور به دانشگاه که حاصل سکانداری 12 مهندس یا پزشک در وزارت علوم پس از انقلاب است و وزیر کرمانیاش پس از پایان وزارت گزارش افتخاری دوره مدیریتش را ایجاد صندلیهای مازاد بر متقاضیان دانشجو شدن در دانشگاه میداند.
وقتی که در فرهنگ ساختگی مدیریتی، اعطای پست و مقام نه براساس تخصص، شایستگی و دانش، که بر مبنای رابطه، قدرت چاپلوسی، لودگی، شرکت در جناح بندی و در کنارش مدرکی ساختگی و کسب لقبی علمی بدون صاحب علم بودن، باشد.
دیگر دانشجویی برای کسب تخصص و دانش نمیاید، صرفاً کسب مدرک، فلسفه رفتن به دانشگاه میشود.
آن دانشجو گفت: وقت نوشتن ندارم.
من دیگر به بحث ادامه ندادم. چرا که میدانستم او نه برای کسب دانش که برای گرفتن مدرک آمده است، او وقتش را صرف افتادن دنبال راههای رسیدن به منصب میکند.
او دیده است جایگاه، شغل و مقام در این جامعه به شیوه دیگری توزیع میشود و بدتر از آن دیده است در دانشگاه مدرک را بدون دانش میدهند.
پاسخ او، دلیل اصلی توسعه نیافتگی ایران بود. به تعبیر اسلامی ندوشن در جامعه ما «واژهها سبک گرفته میشود». دانشگاه، دکتر، مهندس، مقاله، کتاب و علم دیگر در آن معنای واقعی خود نیستند.
ای کاش وزیر پیشنهادی علوم بداند توسعه و علم پیوند وثیقی دارند و برای شرح گزارش افتخاراتش بگوید: دانشگاه ما مشکل محیط زیست، اقتصاد، فرهنگ، سیاست خارجی، بحران اشتغال، خانواده، مهاجرت، حجاب، اخلاق پژوهش و… را حل کرد. و ای کاش بداند، یک دانشجوی جوینده دانش، بهتر از صدهزار دکتر و مهندس بیدانش است.
سیاهی لشکر نیاید به کار/ یکی مرد جنگی به از صدهزار.
نویسنده: محمد کمالیگوکی
https://t.me/moh_kam_goo