با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بسیاری در حال ارزیابی پیامدهای بازگشت دولت دونالد ترامپ یا پیروزی کامالا هریس در نقاط مختلف جهان هستند.
به گزارش توانانیوز، مفسران قفقاز جنوبی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. دولت بایدن برای تسهیل مذاکرات ارمنستان و آذربایجان چارچوبی ایجاد کرد و گامهایی را برای پیشبرد روابط ایالات متحده و ارمنستان برداشت و تصمیم گرفت وضعیت گفتوگوی راهبردی که در سال ۲۰۱۹ آغاز شد را به سمت تعریف کمیسیون مشارکت راهبردی ارتقا دهد. دولت بایدن همچنین برای آب کردن یخ روابط ارمنستان و ترکیه خیز برداشت؛ چرا که این گزاره را برای ثبات منطقه ضروری میدانست. مقامات آمریکایی عادی سازی روابط ارمنستان و ترکیه را برای کاهش نفوذ روسیه و کاهش وابستگی ایروان به مسکو ضروری قلمداد میکنند.
جدال قدرتها در قفقاز
به نوشته ویگاه کمون اسپیس، فشارهای اعمالی بایدن بخشی از استراتژی گستردهتر ایالات متحده برای کاهش نفوذ روسیه در منطقه از طریق کمک به ارمنستان و آذربایجان برای عادی سازی روابط و ارتقای ثبات منطقه است. در همین حال، واشنگتن نسبت به اقدامات اخیر دولت گرجستان از جمله تصویب قانون شفافیت نفوذ خارجی و تمایل عجیب تفلیس برای هم آغوشی با چین و روسیه نگاهی منفی دارد. آمریکا برخی از مقامات گرجستان را تحریم و برگزاری مانورهای مشترک را لغو کرد. با این حال، مبارزات انتخاباتی آمریکا تنها کارزاری نیست که در قفقاز جنوبی با اهمیت باشد. ۲۶ اکتبر، انتخابات پارلمانی در گرجستان برگزار شد؛ کارزاری پرحاشیه که بدون شک آینده این کشور و کل منطقه را تحت تاثیر قرار خواهد داد. حزب حاکم رویای گرجستان با کسب اکثریت قانون اساسی به امید احزاب مخالف برای پایان دادن به یکه تازیاش بعد از ۱۲ سال پایان داد. انتخابات در گرجستان احتمالاً پیامدهای ژئوپلیتیکی قابل توجهی خواهد داشت، زیرا اپوزیسیون، رویای گرجستان را متهم کرده که به جای تمرکز بر یکپارچگی یورو-آتلانتیک، -مولفهای که در قانون اساسی این کشور تعیین شده- به دنبال همسویی و همصدایی با روسیه است. در همین حال، حزب حاکم مدعی است که اپوزیسیون به دنبال کشاندن گرجستان به جنگ با روسیه و تبدیل آن به “اوکراین دوم” است.
درحالی که در ارمنستان هیچ انتخاباتی برای سال ۲۰۲۴ یا ۲۰۲۵ برنامهریزی نشده ، دولت، جامعه کارشناسان و محافل سیاسی ایروان از نزدیک تحولات ایالات متحده و گرجستان را زیر نظر دارند. حال سوال این است، پیامدهای انتخابات آمریکا و گرجستان برای ارمنستان چه خواهد بود؟ در شرایطی که رویای گرجستان خود را پیروز کارزار اعلام کرده است، پیروزی کامالا هریس، ممکن است زمینه را برای دور شدن گرجستان از غرب، تعمیق همکاری اقتصادی تفلیس با چین و عادی سازی روابط با روسیه هموار کند. روابط آینده گرجستان و غرب به انتخابات بستگی دارد: این که آیا آنها فشار بر دولت گرجستان را افزایش میدهند و در عین حال از جامعه مدنی این کشور حمایت خواهند کرد یا خیر؟ در هر صورت، روابط طرفین احتمالا پرتنشتر خواهد شد و نقش گرجستان به عنوان “دروازه ارمنستان به اروپا” کم رنگ میشود. همزمان به نظر میرسد دولت هریس احتمالا به سیاستهای بایدن در قفقاز جنوبی ادامه دهد، در چنین شرایطی ارمنستان با دو انتخاب روبرو خواهد شد.
سرنوشت مبهم ایروان؟
به ادعای ناظران، ارمنستان میتواند به نقطه کانونی جدید منطقه تبدیل شود، مشابه گرجستان در دوره ریاست جمهوری میخائیل ساکاشویلی در سالهای 2004-2012. چنین گزارهای میتواند زمینه را برای حمایت اقتصادی بیشتر غرب از ارمنستان هموار نماید، اما همچنین ارمنستان متمایل به غرب را منزوی و این کشور را در کنار همسایگانی چون گرجستان، آذربایجان، ایران، روسیه و ترکیه تنها بگذارد. در بدترین سناریو، آذربایجان ممکن است از این وضعیت برای دریافت “تایید ضمنی” قدرتهای منطقهای جهت تشدید تنش علیه ارمنستان استفاده کند. از سوی دیگر، ارمنستان ممکن است روابط عمیق خود با اتحادیه اروپا و ایالات متحده را مورد ارزیابی دوباره قرار دهد و به دنبال یافتن یک رابطه جدید قابل دوام با همسایگان و قدرتهای منطقهای خود باشد. در صورت بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید (با لحاظ کردن پیروزی حزب رویای گرجستان)، دخالت ایالات متحده در قفقاز جنوبی ممکن است کاهش یابد. گرجستان براساس این سناریو بیش از هر زمان دیگر از غرب دور خواهد شد. در این سناریو ممکن است ارمنستان مجبور باشد سیاست خارجی و روابط خود را با قدرتهای منطقهای تغییر دهد، شاید همکاری با سازمانهای غیرغربی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس، سازمان بین دولتی متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، ایران، مصر، اتیوپی و امارات متحده عربی، به عنوان برجستهترین گزینههای پیش روی ایروان قلمداد شود.
با این همه گروهی این ادعا را مطرح میکردند که اگر اپوزسیون گرجستان میتوانست پیروز کارزار شود، پیروزی هریس موجب میشد تا روابط گرجستان با غرب بازتعریف شود و به وضعیت قبل از تحولات اخیر ناشی از تصویب قانون نفوذ خارجی بازگردد. در این سناریو، ارمنستان ممکن بود با اتحادیه اروپا و ایالات متحده روابطی عمیق تعریف کند. در صورت تحقق چنین سناریویی برای اولین بار از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه با دو کشور قفقاز جنوبی روبرو بود که از حیاط خلوت و دامنه نفوذش دور میشوند و آذربایجان به عنوان تنها متحد منطقهای برایش باقی میماند. در پاسخ، روسیه ممکن بود به دنبال بیثبات کردن گرجستان و ارمنستان باشد و به طور بالقوه آذربایجان را به تشدید تنش نظامی علیه ارمنستان تشویق نموده و در نهایت ایروان را ناچار کند تا به خواستههای باکو در ارتباط با کریدور زنگزور تن دهد.منظری دیگر، اگر اپوزیسیون گرجستان پیروز میشد و ترامپ باز میگشت، دخالت ایالات متحده در منطقه احتمالا کاهش مییافت ، هرچند تفلیس برای بازتعریف روابطش با غرب خیزی جدی بر میداشت. با کاهش تعامل ایالات متحده در منطقه، تلاشهای ایروان برای نزدیکی با غرب به توانایی اتحادیه اروپا برای ارائه حمایت اقتصادی از ارمنستان و سایر تضمینها منوط بود. اگر بروکسل موفق به انجام این کار میشد، ارمنستان میتوانست به مسیر غربی خود ادامه دهد و روابط نزدیکتری با تفلیس برقرار نماید. فارغ از سناریوهایی که بدانها اشاره شد، انتخابات پیش رو در ایالات متحده تأثیر عمیقی بر آینده ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی برای چهار سال آینده و پس از آن خواهد گذاشت. در حالی که ارمنستان همچنان با پیامدهای شکست نظامی خود در قره باغ کوهستانی در سال 2020 دست و پنجه نرم میکند، تسلط نظامی آذربایجان بر قرهباغ کوهستانی در سال 2023 افزایش یافته و چشم انداز توافق صلح میان ایروان و باکو در هالهای از ابهام قرار دارد. از طرفی دیگر پویاییهای در حال تحول منطقه همچنان مبهم است. این گزارهای است که برای محاسبات استراتژیک ایروان بسیار مهم خواهد بود./دنیای اقتصاد