این روزها شایعهسازی در فضای مجازی نه هزینه دارد و نه مسئولیتی و بهسادگی تبدیل به بمب خبری میشود
این روزها شایعهسازی در فضای مجازی نه هزینه دارد و نه مسئولیتی و بهسادگی تبدیل به بمب خبری میشود بدون آنکه کسی زحمت یک تحقیق ساده را به خود بدهد. آیا وقت آن نرسیده که بپرسیم: «سندش کو!»
به گزارش توانانیوز،: یک جمله معروف هست که میگوید: «دروغ هرچقدر بزرگتر باشد، باورپذیرتر است». ظاهراً این قانون نانوشته را بعضیها خیلی خوب بلدند و هر از گاهی یک بمب خبری بیاساس را وسط فضای مجازی میاندازند، بدون اینکه حتی زحمت چند دقیقه تحقیق را به خودشان بدهند. نمونهاش همین شایعه ساخت ورزشگاه بصره با پول ایران.
بیایید ساده بگوییم: این ورزشگاه را نه ایران ساخته و نه دیگر ارگانهای دولتی و خصوصی، حتی یک ریال از ایران خرجش نشده است. این را ما نمیگوییم، بلکه اسناد رسمی شرکت سازنده (یک شرکت آمریکایی!) و خود دولت عراق تأیید کردهاند اما در دنیایی که واقعیتها قربانی هیاهو و سادگی مردم در باور کردن هر چیزی میشوند، ظاهراً مهم نیست حقیقت چیست؛ مهم این است که چه چیزی بیشتر دیده خواهد شد.
چرا بعضیها بدون سند حرف میزنند!
در این میان، یک چهره فوتبالی (علی دایی، که زمانی در زمین بازی ستاره بود) ناگهان تصمیم گرفته کارشناس سیاسی، اقتصادی و رسانهای هم باشد! او بدون هیچ تحقیق و مدرکی، ادعایی را تکرار کرده که حتی یک جستجوی پنجثانیهای در گوگل هم آن را رد میکند اما سوال اینجاست: چرا چنین افرادی اینقدر راحت حرف میزنند؟ و مهمتر از آن، چرا اینقدر راحت باور میشوند؟ خب دلیلش ساده است: مردم دوست دارند روایتهای پیچیده بشنوند. چیزی که به نظرشان پشت پرده داشته باشد، چیزی که حس کنند یک راز مهم را کشف کردهاند. حالا اگر این روایت، ترکیبی از ملیگرایی، پول، فساد یا یک نهاد خاص باشد، دیگر تمام است! مردم نمیپرسند «سندش کو؟»، فقط میپرسند: «واقعا؟! شاید درست میگوید»
مسئولیتپذیری؛ حلقه گمشده رسانههای زرد
اما نکته مهم این است که اگر فردا این فرد بفهمد که اشتباه کرده، آیا حاضر است عذرخواهی کند؟ تجربه نشان داده که خیر. چنین افرادی معمولاً یا سکوت میکنند، یا با جملاتی مثل «من نگفتم»، «گفتم شاید اینگونه باشد» یا «فلان جا این ادعا رو مطرح کرده بود»، خودش را کنار میکشد.
ولی مسئله فقط یک ادعای اشتباه نیست. این اخبار روی افکار عمومی تأثیر میگذارند. مردم را بیاعتماد میکنند، ذهنشان پر از اطلاعات نادرست میشود و حتی ممکن است باعث تصمیمات و قضاوتهای اشتباه شوند. آیا این کارها، تشویش اذهان عمومی نیست؟ آیا نباید برایش هزینهای وجود داشته باشد؟
چرا بازی با افکار عمومی باید هزینه داشته باشد؟
در بسیاری از کشورهای دنیا، نشر اخبار غلط یک جرم است. رسانهای که خبری را بدون سند منتشر کند، مجبور به اصلاح، عذرخواهی و حتی پرداخت جریمه میشود اما در کشور ما، هنوز این موضوع جدی گرفته نمیشود. نتیجهاش این است که هرکسی با یک گوشی موبایل، خودش را تحلیلگر سیاسی، اقتصادی و امنیتی میداند و هر دروغی را به خورد مردم میدهد.
چقدر دیگر باید هزینه بدهیم تا بفهمیم که هر خبری که زیاد دستبهدست میشود، لزوماً حقیقت ندارد؟ شاید وقتش رسیده باشد که قبل از هر باوری، یک تحقیق ساده کنیم، یک سوال بپرسیم: «سندش کو؟» این سادهترین راهی است که میتوانیم بازیچه شایعات نشویم./مهر