
لسانالغیب که شیفتگان بسیاری دارد، هیچگاه در بند ظاهر و ظاهرپرستی نبود و دینداری را در عشقورزی و یکی شدن با خالق وصف میکرد.
به گزارش توانانیوز ، غنای زبان او چنان بود که گوته شاعر شهیر آلمانی آرزو داشت بهسان او بیاندیشد و سخن بگوید و او را شاعر شاعران جهان لقب میداد و اسلامی ندوشن او را سخنگوی راستین وجدان ایرانی میدانست. دیوان او در کنار قرآن در طاقچهی ایرانیهاست و او را کاشف هر رازی میدانند و آینده خود را از او میپرسند.
حافظ دینداری و عبد راستین خدا بودن را در قلب میداند و به زاهدان ظاهرپرست نیش و کنایه بسیار میزند.
زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست
در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست
در طریقت هر چه پیشِ سالک آید خیرِ اوست
در صراطِ مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
شراب با او حلال است و اب بی او حرام.
مادامی که با اویی همه چیز حلال و مادامی که بی اویی همه چیز حرام است.
مادامی که او در زندگیمان حضور دارد همه کارهایمان نماز است:
الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ
مادامی که او در زندگیمان حضور ندارد نمازمان هم عین سرکشی است:
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ
حافظ با این نگاه، عید فطر را در غزل زیر چنین توصیف میکند، هرچند برخی برداشت بیراه خود را دارند. تبریک به همهی عاشقان
گل در بَر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلسِ ما ماهِ رخِ دوست تمام است
در مذهبِ ما باده حلال است ولیکن
بیروی تو ای سرو گُلاندام، حرام است
گوشَم همه بر قولِ نی و نغمهٔ چنگ است
چشمم همه بر لَعلِ لب و گردشِ جام است
در مجلسِ ما عِطر مَیامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مَشام است
از چاشنیِ قند مگو هیچ و زِ شِکَّر
زان رو که مرا از لبِ شیرینِ تو کام است
تا گنجِ غمت در دلِ ویرانه، مُقیم است
همواره مرا کویِ خرابات مُقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
مِیخواره و سرگشته و رندیم و نَظَرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است؟
با مُحتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلبِ عیشِ مدام است
حافظ منشین بیمِی و معشوق زمانی
کهایّامِ گل و یاسمن و عیدِ صیام است
#کمالیگوکی #اندیشهسیاسی
https://t.me/moh_kam_goo
نویسنده : دکتر محمد کمالی گوکی
محقق و مدرس اندیشه سیاسی