کودکآزاری روانی خاموش؛ تبدیل ^دلار^ و ^جنگ^ به قصههای شب کودکان !

در جمعهای خانوادگی، مهمانیها یا حتی صف نانوایی، گاهی بزرگترها بحثهایی مطرح میکنند که ناخواسته گوش کودکان را پر میکند از دغدغههایی که هنوز برایشان زود است.صحبتهایی درباره جنگ، فروپاشی اقتصاد، نابودی زمین، یا گرانیهای بیپایان که نهتنها حال بزرگترها را بد میکند، بلکه تأثیرات منفی عمیقتری بر روان کودک دارد.
به گزارش توانانیوز، اما چرا چنین حرفهایی میتوانند برای کودک آسیبزا باشند؟ مغز کودک هنوز کامل رشد نکرده و در مرحلهای است که توانایی تحلیل و تفکیک واقعیت، اغراق یا طنز را بهخوبی ندارد. آنچه او میشنود، بهعنوان حقیقتی قطعی در ذهنش ثبت میشود و چون قدرت بررسی همهجانبهی مسائل را ندارد، بهسرعت احساس ناامنی، ترس و نگرانی میکند.
قابل توجه شوهرعمهها و شوهرخالهها و رانندهتاکسیها و سایر کارنشناسها و پیشگویان مسائل کلان سیاسی و اقتصادی!
وقتی یک کودک میشنود که «امشب حمله میکنن»، «همه چیز دارد نابود میشود» یا «همهمون میمیریم»، یا «دلار صد تومنی یعنی فلان»، ممکن است در ذهنش تصویری بسازد از جهانی تیره و بدون آینده. چنین احساساتی میتوانند باعث بیانگیزگی، کاهش تمرکز، اختلال در خواب، دلدرد یا حتی اضطرابهای طولانیمدت شوند، بدون اینکه والدین متوجه دلیل اصلی باشند.
از طرفی، بسیاری از بزرگترها تصور میکنند کودک متوجه نمیشود یا توجهی نمیکند؛ درحالیکه مغز کودک مانند رادار عمل میکند و هر اطلاعاتی را جذب میکند. او شاید نفهمد «بحران اقتصادی» دقیقاً چیست، اما ترسی مبهم از کمبود، گرانی، یا ناامنی در او شکل میگیرد.
اینکه کودک واقعیتهای جهان را بداند، ایرادی ندارد؛ اما نوع بیان و زمان انتقال این واقعیتها اهمیت زیادی دارد. بهتر است کودک در سنی مناسب، با زبان ساده، و در فضای امن و همراه با پاسخ به سؤالاتش با این موضوعات آشنا شود، نه با شنیدن حرفهایی گاه اغراقآمیز و بدون توضیح، آنهم وسط گعدههای بزرگترها.
راهکارهایی برای خانوادهها و اطرافیان:
1. فیلتر کردن حرفها: در حضور کودکان، از گفتوگوهای سنگین و نگرانکننده خودداری کنید. اینگونه مسائل را بگذارید برای زمانی که کودک حضور ندارد یا خواب است.
ضمنا اگر دقت کنیم تورم و بحران اقتصادی و تحریم و غیره را همه میدانند و هیچ نیازی به یاداوری مکرر آن نیست.
2. پاسخگویی با آرامش: اگر کودک چیزی شنید و پرسید، با زبان کودکانه و بدون ترساندن او پاسخ دهید. به او اطمینان بدهید که شما مراقبش هستید و نیازی به نگرانی نیست.
3. ایجاد حس امنیت: کودک نیاز دارد بداند که دنیا جای امنی است. در رفتار، گفتار و فضای خانه این حس را تقویت کنید.
بدانیم که نیاز به امنیت هم مثل نیاز به خوراک و آب و خواب، جزء نیازهای پایهای انسانهاست.
4. برای آنهایی که تا حالا بیتوجه بودهاند: اگر قبلاً بارها در حضور کودک چنین حرفهایی زدهاید، هنوز هم میشود جبران کرد. با کودک گفتوگو کنید. احساسش را درباره آنچه شنیده، بپرسید. ترسهایش را بشنوید و اصلاح کنید.
5. آموزش به اطرافیان: بسیاری از بزرگترها نمیدانند چنین حرفهایی چه تأثیری دارد. بدون دعوا یا تحقیر، آنها را آگاه کنید. شاید یک پیام یا کلیپ مرتبط یا همین مقاله بتواند کمک کند.
در پایان، بیایید فراموش نکنیم کودکان قرار نیست بار اضطراب و ترس بزرگترها را به دوش بکشند. آنها باید در فضای آرام و با امنیت روانی رشد کنند تا بتوانند آینده را بسازند، نه اینکه از آن بترسند.
کودکانی که از حالا بترسند، بزرگسالانی نگران، بیاعتماد، مضطرب یا ناامید خواهند شد. و این درست بر خلاف آن چیزی است که جوامع نیاز دارند.
پس بیایید، کمی مراقبتر حرف بزنیم.
نویسنده : مرتضی شمسیان نورسته
محقق و مدرس و کاردرمانگر