از سال 99 تاکنون بازار سرمایه فراز و نشیبهای زیادی را تحمل کرده و سهامداران آن صعود و سقوط و سود و زیانهایی را به چشم دیدهاند مخصوصا افرادی که براساس تبلیغات خوش رنگ و لعاب بورس با اندک سرمایه موجود وارد این بازار شدند با ضررهای سنگینی مواجه شدند.
به گزارش پایگاه خبری توانا؛ در شرایط فعلی پس از گذشت سه سال از روزهای خونین بورس هنوز رونق و تعادل در این بازار دیده نمیشود حتی شرایط آن روز به روز بدتر هم میشود بهطوری که در چهارم آبان ماه 1401 دومین ریزش سنگین روزانه بورس با افت بیش از 26 هزار واحد رقم خورد. حال باید دید در این شرایط راهکارهای جبران افتهای بازار چیست.
در حال حاضر بورس در بطن بیست و هفتمین ماه نزولش است در شرایطی قرار گرفته که عملا صحبت کردن از شرایط خوب و ایدهآل برای اهالی این بازار و در عین حال باورپذیری آن از طرف جامعه و سرمایهگذاران به مراتب سخت شده است.
شاخص کل بورس دیروز رشد بیش از یک درصدی داشت. امروز چند سیگنال برای سهامداران وجود دارد و کارشناسان عقیده دارند، بورس روند متعادلی خواهد داشت.
حسن حسین نیا، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری توانا گفت: برای راههای برون رفت از این شرایط باید به دو بازه زمانی کوتاه مدت و بلند مدت اشاره کنیم، در بلندمدت برای اینکه بازار سرمایه از این شرایط خارج شود و در عین حال دیگر شرایطی مانند سال 99 رخ ندهد (که دوباره شاهد ریزشهای آبشاری نباشیم) نیاز به اصلاح قوانین و پایایی آن جهت پیش بینی پذیر بودن است یعنی باید قوانین و فرمولهای قیمتی محصولات عرضه شده در بورس کالا کاملا مشخص باشد و همچنین در زمانهای مناسب از فرمولهای مشخص استفاده شود به گونهای که بتوانیم سودهای سالیانه و ماههای آینده شرکتها مخصوصا آنهایی که دارای فروش منظم هستند را پیش بینی کنیم دراینصورت بهنظر میرسد اعتماد به بازار سرمایه برگردد.
او ادامه داد: در عین حال کاهش ریسکهای سیاسی و تحریمها میتواند برای بازار سرمایه مهم باشد چون مسائلی مانند FATF و برجام ابهاماتی هستند که همیشه بر بازار سرمایه سایه افکنده و برای آن آزاردهنده بودهاند.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: از سوی دیگر اصلاح ساختارها، عملکرد ارکان و نهادهای بازار سرمایه اعم از بازارگردانها، ناظر معاملات بازار سرمایه و بخشهایی مانند اعتباردهی کارگزاران بورسی میتواند از اقدامات بعدی باشد چون بازارگردانها در شرایط فعلی با عملکرد و دستورالعملی که دارند نتوانستند خوب عمل کنند به گونهای که روزهایی که از فروش منع میشوند با رشد تقاضا و اوجگیری بازار مواجه هستیم و به محض اینکه به آنها اختیار فروش داده میشود دوباره شاهد افت و نزول سهام شرکتها هستیم.
حسین نیا تأکید کرد: درمورد ناظر معاملات هم که عده بسیاری به نحوه برخورد آن انتقاد دارند اینکه بهصورت کاملا سلیقهای و براساس روایت ذهنی خود عمل میکند همچنین نسبت به پاسخدهی مناسب آنها در تماسها نیز گلایههایی وجود دارد که باید برطرف شود.
وی تصریح کرد: از سوی دیگر گسترش و آموزش ابزارهای نوین مالی جهت توسعه و ایجاد تنوع در بازار سرمایه میتواند راهگشا باشد به عنوان مثال میتوان به معاملات آپشن اشاره کرد که لازم است کارگزاریها، سازمان بورس و شرکت اطلاع رسانی و توسعه آموزش بورس نسبت به آموزش و فرهنگ سهامداری در حوزه ابزارهای نوین مالی مانند آپشنها و یا حتی صندوقهای سرمایهگذاری و سایر قسمت مانند آتی تک سهم که قرار است به زودی عرضه شود تلاش بیشتری برای فرهنگسازی و آموزش کنند تا ریسکهای بازار سرمایه کاهش یابد.
حسین نیا گفت: در کوتاه مدت هم جلوگیری از تقویت سمت عرضه در معاملات که همان کنترل بازارگردانهاست میتواند مؤثر باشد همچنین تقویت تقاضا و استفاده از ظرفیتهای مالی هلدینگها و نهادهای مالی هم بهنظر میرسد مفید واقع شود چون این شرکتها داراییهای مالی و پول نقد سرشاری دارند که اگر چنانچه به حمایت از سهام شرکتهای زیرمجموعه ملزم شوند قطعا میتواند شرایط متفاوت باشد.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: در حال حاضر شاهد این هستیم که سرمایههای هلدینگها و شرکتهای سرمایهگذاری به سمت داراییهای با درآمد ثابت پیش رفته که عملا آفتی برای بازار سرمایه است بنابراین عرضه اوراق تبعی فروش جهت بیمه سهام بهصورت گسترده و همچنین به نحوی که درصد قابل توجهی از سهامشان باشد میتواند مؤثر واقع شود چون عرضه اوراق تبعی فروش عملا بیمه کننده سهامداران است و خیال آنها را راحت میکند.
به گفته وی همچنین رایزنی جدی با بانک مرکزی برای کاهش نرخ بهره بین بانکی که در شرایط فعلی به عنوان تهدیدی بسیار جدی برای بازار سرمایه عمل میکند هم باید در دستور کار قرار گیرد چون با نرخ بهره 21 درصدی و اوراق اسناد خزانه که گاه تا 30 درصد بازدهی میدهد نمیتوان انتظار خاصی از بازار سرمایه داشت.
حسین نیا در پایان تصریح کرد: ضمن آنکه تعیین تکلیف عرضه بلوک خودروسازیها توسط دولت و سازمان خصوصیسازی میتواند مؤثر باشد چون عملا این مسئله به حربهای در بازار تبدیل شده که در بازههای مشخصی صعودی دیده میشود یعنی نوسان مشخصی از سهامداران گرفته و بعد از آن دوباره بازار و شرکتهای خودروسازی به حال خود رها میشوند بنابراین یک بار برای همیشه باید تکلیف آنها مشخص شود.