دستفروشی مترو در زمره مشاغل کاذبی است که در آن افراد بهخصوص زنان که در اثر مسائل اقتصادی، بیکاری و عدم برخورداری از مهارتهای لازم در بازار آسب دیدهاند، به این کار رو میآورند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری توانا، «هر روز ۴۵۰۰ دستفروش در قطار زیرزمینی، رفت و آمد دارند که اگر همهشان روزانه ۱۵۰ هزار تومان به دست بیاورند هر روز ۶۷۵ میلیون تومان سود عاید این عده میشود که در۳۰ روز ماه به۲۰ میلیارد و۲۵۰ میلیون تومان و در طول سال به حدود ۲۴۶ میلیارد تومان میرسد». این سخنان گفتههای رئیس پلیس مترو است که مطرح کرده بود. موضوعی که شاید در برخورد با دستفروشان ساکن مترو و یا بساط پهن کنهای گوشه خیابان کمتر به آن توجه شود اما واقعیت آن چیزی نیست که قابل انکار باشد.
هیچ یک از دستفروشان آمار دقیقی از درآمد خود ارائه نمیدهند
با این حال میزان گردش مالی قطعی که روزانه به واسطه دستفروشان شهر تهران رقم میخورد چیزی نیست که بتوان از آن آمار و ارقامیارائه داد، دلیل اصلی این موضوع هم این است که هیچ یک از دستفروشان آمار دقیقی از درآمد خود ارائه نمیدهند.
این در حالی است که خیلی از خیابانهای تهران که پر رفت و آمدتر است و سر قفلی دارد، درآمد بیشتری هم برای دستفروشان رقم میزند. این موضوع در خطوط مختلف مترو نیز صادق است. برای مثال کار کردن در خط قرمز مترو که یکی از پر رفت و آمدترین خطوط مترو است تفاوت زیادی با دستفروشی در خط آبی مترو دارد. علاوهبر آن ساعتهای پیک رفت و آمد نیز بر این موضوع صحه میگذارند اما با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت اگر یک دستفروش هر ۳۶۵ روز سال بساط پهن کند و روزانه ۱۵۰ هزارتومان سود داشته باشد سالانه چیزی حدود ۵۴ میلیون تومان درآمد خواهد داشت و این همان گردش مالی میلیاردی است که زیر پوست شهر در جریان است.
در این میان نمیتوان از حضور افراد سودجود در نقش دستفروش هم غافل شد. افرادی که به صورت شبکهای ایفای نقش میکنند و با حسابهای سرانگشتی خود فروش دستفروشان را افزایش یا کاهش میدهند و به این طریق کسب درآمد میکنند. به همین دلیل هم همچنان نمیتوان از گردش مالی که به دست دستفرشان رقم میخورد به همین سادگی صحبت کرد.
زینب و خواهرش هر دو در مترو کار میکنند
«زینب» یکی از زنانی است که در خطوط مترو دستفروشی میکند، مادر ۳ فرزند که برای کمک به همسرش و گذران زندگی مجبور است از صبح تا غروب در خطوط مترو کار کند، او در گپ و گفتی با خبرنگار توانا میگوید: «من ماهی چندین دفعه برای خرید به بازار میروم. چون قیمتها روزانه بالا میرود هر چهقدر هم خرید کنم، باز هم کم است و متأسفانه آنقدر سرمایه ندارم که به طور عمده خرید کنم. معمولاً اجناسم را از یک جای خاص میخرم و گاهی به صورت امانی خرید میکنم».
زینب قبل از دستفروشی در یک کارگاه تولیدی کار میکرده است. ساعات کار طولانی و حقوق پایین سبب شد تا او به کار در مترو مشغول شود. اکنون زینب و خواهرش هر دو در مترو کار میکنند؛ او شال و روسری و خواهر کوچکترش با توجه به فصل، خوراکی میفروشد.
بیشتر مسافران با دستفروشان برخوردی خوب و همدلانه دارند؛ به گونهای که بارها دیده شده آنان بخاطر دستفروشان با پلیس مترو درگیر شدهاند. زینب در این خصوص از تجربه خود توضیح میدهد: «ارتباط میان ما و مسافرها دو طرفه است؛ ما به فروش و آنان به خرید جنس با قیمت مناسب نیاز دارند اما گاهی برخی از آنان برخورد نامناسبی با ما دارند که من نسبت به آنان بیاعتنا هستم. دیگر به این برخوردها عادت کردهام، من باید کار کنم تا بتوانم بدهی خود را بابت رهن خانه تسویه کنم».
زنان از دستفروشی خود در متروی تهران به شدت راضی هستند
این دسته از زنان از دستفروشی خود در متروی تهران به شدت راضی هستند، سابقه زیادی در این شغل دارند و اغلب آنها نیز سرپرست خانواده هستند. اغلب این زنان از شهرهای دیگر به تهران مهاجرت کردند و به اندازهای از شغل خود راضی هستند که دیگر اقوام خود را تشویق به دستفروشی میکنند. این گروه از زنان حاضر به انتخاب شغل مشابه دیگری نیستند و هیچ ابایی ندارند که دوستان و آشنایان، آنها را هنگام دستفروشی در مترو ببینند.
با این همه اقتصاددانان بر این اعتقادند که دستفروشی تبعات اقتصادی زیادی برای دولت به همراه خواهد داشت زیرا افزایش این قبیل شغلها دولت را از ستاندن مالیات و کاسبان رسمی را از داشتن مزیت رقابتی محروم میکند. این پدیده تبعات شهری ویژهای هم دارد و امکان برنامهریزی شهری و اقتصادی را سلب میکند. با این وجود از هر کسی بپرسیم که دلیل این پدیده چیست نبود کار یا درآمد پایین را دلیل اصلی آن میداند./مریم همتی