شروط ضمن عقد نتیجه یک قرارداد میباشد که طرفین توافقی در ضمن آن قرارداد با یکدیگر میکنند، اما شروط ضمن عقد تابع عقد اصلی میباشد و از آن تبعیت میکند که تبعیت شروط ضمن عقد از عقد اصلی نتایجی را به دنبال دارد که طرفین ملزم به رعایت آن می باشند .
به گزارش توانانیوز، جهت شناخت شرط فعل در قانون مدنی لازم است که نخست توضیح داده شود که شرط به چه معنا می باشد. قانونگذار در قانون مدنی شرط را به دو معنی بکار برده است: 1. گاهی اوقات شرط به معنای امری است که وجود یا تاثیر یک امر حقوقی بدان بستگی دارد مانند آنکه در معاملات شرط می نمایند که وجود اهلیت شرط صحت معامله می باشد. 2. گاهی اوقات شرط بمعنای توافقی است که افراد ضمن عقد دیگری می نمایند، این نوع توافق تابع یک عقد دیگر است و استقلال ندارد. بدین جهت آن را شرط ضمن عقد می نامند.
اگر در قرارداد تعهد و تکلیفی در آینده شرط شود ، و از این شرط تخلف شود، در ابتدا متعهد له ( کسی که شرط به نفع او شده) حق الزام متعهد را به انجام شرط دارد . و اگر الزام ممکن نبود اجرای شرط توسط شخص ثالث انجام شود و اگر این مورد هم امکان نداشت حالا متعهد له حق فسخ این قرارداد را خواهد داشت .
یعنی اصولا اول الزام متعهد است، و اگر الزام ممکن نبود اجرا توسط ثالث و اگر این مورد هم امکان نداشت حق فسخ متعهد له است . این مراحل اصولا در قوانین به صراحت بیان شده است .
لازم به توضیح است که هرجا در علم حقوق و قوانین جاری با لفظ “اصولا مواجه شدیم باید دقت کنیم که این نکته استثنائاتی هم خواهد داشت.
با این توضیح که ضمانت اجرای تخلف از شرط فعل اصولا اول الزام، بعد اجرا توسط ثالث و بعد حق فسخ متعهد له خواهد بود . پس این اصولا استثنائاتی دارد .
اگر این استثنائات وجود داشته باشند دیگرضمانت اجرای تخلف از شرط فعل آن مواردی که توضیح دادیم نخواهد بود بلکه ضمانت اجراهای متفاوتی خواهند داشت.
حال به این مواردی که اشاره میکنم که حایز اهمیت است :
۱. شرط فعل در اجاره
۲.شرط رهن دادن به صورت کلی و شرط رهن معین ضمن اجاره
۳.شرط ضامن دادن کلی
۴.شرط خلاف
۵.خیار تاخیر تادیه ثمن
ضمانت اجرای شرط فعل در اجاره
این موارد توضیحات و نکات بسیار زیادی دارند که من چند مورد از آن موارد را اجمالا بیان می کنم استثنای اول: شرط فعل در اجاره ؛ به این توضیح که اگر در عقد اجاره شرط فعلی بیان شود، ضمانت اجرای تخلف از آن شرط فعل آن سهمرحله اول الزام بعد اجرا توسط ثالث و بعد حق فسخ را ندارد
بلکه ضمانت اجرای تخلف از شرط فعل در اجاره، الزام یا فسخ است !
بدین شرح که در شرط فعل در اجاره اگر از آن شرط تخلف شود ، فردی که شرط فعل به نفع او شده نیازی نیست تا اول الزام کند بلکه مستقیما می تواند از حق فسخ خود استفاده کند .
بله ! قانون گذار در عقد اجاره عنوان کرده که اگر متعهد به شرط خود عمل نکند ،متعهد له ( کسی که شرط به نفع او شده ) حق داردمستقیما قرارداد را فسخ کند و دیگر نیازی نیست اول متعهد را الزام کند.
در واقع قانون گذار در صورت تخلف از شرط فعل متعهد در عقد اجاره ، به متعهد له دو حق داده که حالا متعهد له می تواند از یکی از این دو حق خود استفاده کند.او می تواند یا متعهد را الزام کند و یا قرارداد را فسخ کند.
برای درک مطلب این موضوع این نکته را اضافه کنم که در این مورد عقد اجاره در صورت تخلف از شرط فعل توسط متعهد ، متعهد له برای استفاده از حق فسخ نیازی نیست از قبل الزام کرده باشد.
اگر موجر عین مستاجره را تسلیم نکند مستاجر چه حقی دارد ؟
آیا در اینجا می توان گفت چون این مورد در اجاره است پس الزام یا فسخ ؟ خیر . به این دلیل که این سوال در خصوص عوضین قرارداد اجاره است. (عوضین : یعنی در مورد عین مستاجره یا ثمن است ) نه شرط فعل در اجاره .
پس نکته مهمی که در این مورد وجود دارد این است که این شرط نباید در خصوص عوضین قرارداد اجاره باشد بلکه فقط اگر تخلف ازشرط فعل در اجاره باشد متعهد له یا می تواند الزام کند و یا فسخ کند.
در صورت تخلف از ( شرط تنصیف دارایی زوج ) آیامی توان زوج را الزام به این شرط کرد؟
در ابتدا باید به این نکته بسیار مهم توجه کنیم، شرطی که در عقد عنوان شده ،شرط فعل است یا شرط نتیجه؟
با این توضیح که تکلیف ، تعهد و انجام کاری در آینده شرط فعل است.
پس اگر تکلیف به انجام یا عدم انجام کاری در آینده عنوان شود این مورد شرط فعل است .
اما حق انجام کاری یا سلب حق انجام و یا اسقاط حق ،شرط نتیجه خواهد بود. به عنوان مثال عبارت میتواند این حق راداشته باشد این شرط نتیجه خواهد بود .
در قانون مدنی ضمانت اجراهایی برای تخلف از شرط فعل در نظر گرفته شده است؛ در مرحله اول الزام فرد به انجام تعهد ، در مرحله دوم اجرای شرط توسط شخص ثالث با هزینه متعهد له (فردی که شرط به نفع او شده) مرحله سوم حق فسخ برای متعهد له( فردی که شرط به نفع او شده) پیش بینی شده است.
با این توضیح، فردی که متعهد به انجام شرط فعلی در قرارداد است، حال از انجام شرط تخلف میکند در اینجا فردی که شرط به نفع او شده باید ابتدا او را الزام به انجام شرط کند اگر متعهد انجام نداد یا قادر به انجام شرط نبود سپس فرد متعهد له از دادگاه اجرای شرط توسط ثالث با هزینه متعهد را میخواهد و اگر این مورد هم انجام نشد متعهد له ( فردی که شرط به نفع او شده) حق فسخ این معامله را خواهد داشت.
در عقد نکاح در دفتر ازدواج شرط تنصیف دارایی زوج مقرر شده است. با توضیحاتی که داده شد این شرط یک شرط فعل است زیرا تعهد و تکلیفی در آینده به عهده زوج مقرر شده است .
پس در صورت تخلف از این شرط میتوان زوج را ملزم به اجرای شرط کرد و اما شرط وکالت در طلاق این شرط تعهد و تکلیفی در آینده نیست بلکه یک حق است پس شرط وکالت در طلاق یک شرط نتیجه است
مثال دیگر :«در قرارداد اجاره مقرر شد مستاجر می تواند در حیاط یک انباری بسازد.»همان طور که ملاحظه می کنید دراین قرارداد عبارت ( می تواند ) ذکر شده ، پس مستاجر ( حق دارد ، می تواند ) . این شرط نتیجه است نه شرط فعل بهاین توضیح که در این قرارداد تعهد و تکلیفی برای مستاجر عنوان نشده است. بلکه از عبارت (می تواند) استفاده شده . پس این شرط ، شرط نتیجه است . حال به شرط ذکر شده در قرارداد بعدی توجه کنید.
«مستاجر قبل اتمام قرارداد انباری که ساخته را تخریب نماید و حیاط به حالت اولیه بازگردد»
این شرط همان طور که ملاحظه می کنید شرط فعل است. به این دلیل که تکلیف و تعهدی در آینده برای مستاجر مقرر شده است . مستاجر تکلیف دارد انباری را که ساخته حالا تخریب کند و حیاط را به حالت اولیه بازگرداند. این شرط فعل است .
به مثال دیگری در این مورد توجه فرمایید «اگر مستاجر انباری بسازد نسبت به اجاره بهای یک ماه بری شود. عبارت( بری شود ) در اینجا شرط نتیجه است.
«در قراداد شرط شده در صورتی که مستاجر انباری بسازد موجر او را نسبت به اجاره بهای یک ماه بری کند .» در اینجاعبارت (بری کند)شرط فعل است . به این دلیل که تعهد و تکیلفی برای موجر در آینده خواهد بود .
اسقاط شرط بمعنای آن است که طرف معامله ای که شرط به نفع او شده است می تواند از عمل به آن شرط صرفنظر نماید در این شرایط فرض می گردد که این شرط در معامله قید نگردیده است بطور مثال در ضمن عقد اجاره شرط می شود که موجر می بایست کابینت های مورد اجاره را تعویض نماید و مشروط له (مستاجر) بعد از انعقاد عقد اجاره، از شرط مزبور بگذرد.
اصولا هر شخصی می تواند حق مالی خود را اسقاط و از آن صرفنظر نماید. نکته مهم آن که برخلاف شرط فعل، اسقاط شرط صفت یا نتیجه ممکن نمی باشد چراکه به محض تحقق عقد یا آن صفت مورد نظر وجود دارد یا خیر و یا آنکه نتیجه مورد نظر محقق شده است یا خیر. فلذا پس از انعقاد اسقاط شرط صفت یا نتیجه معنا پیدا نمی کند.
نویسنده : زینب محافظت
وکیل پایه یک دادگستری