رویکرد پوتین در مورد اوکراین تغییر ناپذیر است
پوتین تمایلی به توقف حمله خود در اوکراین نداشته باشد، جنگ تنها به یکی از دو روش عدم توانایی روسیه برای ادامه کارزار نبرد یا پایان حیات سیاسی پوتین، خاتمه مییابد.
به گزارش توانا نیوز، یک گزینه مناسب برای پایان دادن به جنگ در اوکراین با شرایط قابل قبول غرب و کیف وجود دارد؛ انتظار پوتین!
بر اساس این رویکرد، ایالات متحده در اوکراین خط مشی خود را حفظ میکند و تحریمها را علیه روسیه ادامه میدهد و در عین حال سطح جنگ و مقدار منابع مصرف شده را تا زمان مرگ حیات سیاسی پوتین یا ترک پست از سوی وی به حداقل میرساند. تنها در این صورت فرصتی برای صلح پایدار در اوکراین وجود خواهد داشت.
فرصت طلبی پوتین
زمانی که پوتین دستور تهاجم به اوکراین را صادر کرد، این یک جنگِ انتخابی بود. هیچ تهدید امنیتی فوری برای روسیه که مستلزم تهاجم گسترده به همسایه غربی این کشور باشد، وجود نداشت و این جنگ کاملا انتخاب پوتین بود. هم ویلیام برنز؛ مدیر سازمان سیا، و هم اریک گرین؛ مدیر ارشد شورای امنیت ملی در امور روسیه در آن زمان، اشاره کردهاند که به نظر میرسد دیگر مقامات روسی درباره تصمیم پوتین خارج از حلقه هستند. حتی در نشست تلویزیونی پوتین با مقامات ارشد امنیتی در آستانه تهاجم، برخی از شرکت کنندگان به نظر نمیدانستند دقیقا چه بگویند اما نخبگان روسی در نهایت پشت سر او صف آرایی کردند، که البته اقتضای ساختار حکومتی روسیه این موضوع را به خوبی توجیه میکند.
با این حال، از آنجا که این یک جنگ انتخابی است، پوتین این قدرت را دارد که آن را متوقف کند. با درک اینکه این بازی سختتر از آن چیزی است که او پیشبینی میکرد، او میتوانست تصمیم بگیرد که ضررهای خود را کاهش دهد و این جنگ برای روسیه یک جنگ وجودی نیست. خروج نیروهای روسیه از اوکراین موجودیت دولت روسیه را تهدید نمیکند و احتمالا حتی حکومت او را نیز تهدید نمیکند؛ به نقل از فارن افرز، دو سال و نیم پس از حمله روسیه به اوکراین، استراتژی ایالات متحده برای پایان دادن به این جنگ نسبت به روز اول تغییری نکرده است؛ هزینههای کافی بر روسیه تحمیل شود تا رئیس جمهوری این فدراسیون؛ ولادیمیر پوتین، چارهای جز توقف درگیری نداشته باشد. به عبارتی، واشنگتن در تلاش برای تغییر محاسبات هزینه و فایده خود، تلاش کرده تا بین حمایت از اوکراین و مجازات روسیه از یک سو و کاهش خطرات تشدید تنش از سوی دیگر راهی پیدا کند. با این حال، هر چقدر هم که این رویکرد منطقی به نظر برسد، بر یک فرض اشتباه استوار است؛ اینکه میتوان ذهن پوتین را در قبال این جنگ، تغییر داد.
شواهد نشان می دهد که در اوکراین، پوتین به سادگی قابل شکست نیست. برای او، جلوگیری از تبدیل شدن اوکراین به سنگری که غرب میتواند از آن برای تهدید روسیه استفاده کند، یک ضرورت استراتژیک است. او مسئولیت شخصی برای دستیابی به نتیجه جنگ را بر عهده گرفته و احتمالا آن را به ارزش تطرف دیگر پوتین مطمئن شده است که هیچ جانشین بالقوهای در افق سیاست داخلی روسیه در مقابل وی ظاهر نشده است. دو نفری که به چالش کشیدن او نزدیکتر بودند؛ یعنی رهبر مخالفان؛ الکسی ناوالنی و شورشگر معروف واگنر؛ یوگنی پریگوژین، امروز دیگر زنده نیستند و امروز رهبری کرملین، چندین دهه تجربه در شکل دادن به روایتهای داخلی برای تقویت پوتین دارد. او میتواند به راحتی در اوکراین اعلام پیروزی کند و یک کمپین اطلاعاتی همراه برای توجیه چهرهاش را سازماندهی نماید.
اما سوال اصلی این است که در حالی که پوتین قدرت و اختیار پایان دادن به این جنگ را دارد، آیا حاضر به انجام این کار خواهد شد؟ سیاستگذاران ایالات متحده عمدتا به این سؤال پاسخ مثبت دادهاند و ادعا می کنند که با فشار کافی، او میتواند مجبور شود، نیروهای خود را از اوکراین خارج کند یا حداقل در مورد آتش بس مذاکره کند. واشنگتن و متحدانش برای تغییر محاسبات خود، با توجه به تجهیزات نظامی و پشتیبانی اطلاعاتی اوکراین، تحریمهای اقتصادی گستردهای را علیه روسیه اعمال و امروز مسکو را در صحنه جهانی منزوی کردهاند.
در نیمه پنهان این تفکر باوری نهفته است که معتقد است، پوتین اساسا یک فرصت طلب است. او به اطراف خود نگاه میکند و زمانی که فرصت را مناسب میبیند، پیش میرود، اما وقتی با قدرت روبرو میشود، عقب نشینی میکند.قریبا هر هزینهای می داند و تلاش برای وادار کردن او به تسلیم شدن، تمرینی بیثمر است که فقط زمان و منابع را تلف میکند/جماران